لابی و لابی گری کانون تهران با متصدیان صندوق برای حذف سایر کانون ها

لابی و لابی گری کانون تهران با متصدیان صندوق برای حذف سایر کانون ها

‍ ✍️ یادداشت رسیده

خطاب یک بازنشسته به رئیس هیئت رئیسه صندوق های بازنشستگی

جناب آقای بیات
بسمه تعالی
رئیس محترم هیئت رئیسه صندوقهای بازنشستگی صنعت نفت
با درود
طناب از همان جائی پاره میشود که باریک شده است.
پیوند شوم و تا مبارک کانون نفت تهران و صندوقهای بازنشستگی زمانی گره خورد و عیان گردید که با توسل به ترفند خود شیفتگی و نگاهی از عرش به فرش به یکباره نام کانون تهران به کانون صنعت نفت ایران تغییر داده شد. چرا که با کانونی قرین و مجاور مهتر میتوان به شور نشست و پاسخهای منفی و تلخ را به عنوان دستمایه نو اندیشی به خورد اعضای مشارک داد.
این تفکر و روش نا متعارف، پیامی است با مضمون محو کانونهای سراسری و واگذاری نقش مدیریت به کانون تهران تا صدای شکوه و گلایه را در گلوی بازنشسته خفه کنند. در میان مدیران کانونهای سراسری کشور و در بین مجموعه قشر بازنشسته، انسان های وارسته، فرزانه حقوقدان و مطالبه گری را سراغ داریم که آشنا به رموز مدیریت بوده و مستحق آنند که در کلیه امور حقوقی، مالی و اداری صدوقهای نفت طرف شور و مشورت قرار گیرند .بدیهی است که تشکل و سامان دادن به اندیشه ای که مولود آن امور اجرائی است در زمره ترفندهای حیله گرانه و کژی در سیر و سلوک منوبات نا صواب و خط و مشی سازمانی است .

جناب کاشفی هم جاده را خلوت دیده و با سرعتی غیر مجاز و با اتکاء به حمایت از سوی اولیای صندوق های نفت مشمول جریمه تخلف واقع نمی شود. اصولا” تشکل امور اجرائی هیچگونه سنخیتی با تفکر و نوع نگاه و برداشتهای همگانی نداشته و صرفا” در جهت حذف هم اندیشی و لحاظ نمودن کانونهای سراسری است. اگر مسئولان صندوقهای بازنشستگی نفت عملکرد هر مسئول کانونی را بدون نگاه جانب دارانه ای مورد بازبینی و امعان نظر قرارداده و اصل را در طریق رفاه اعضای زیر مجموعه و خانواده های آنان از حیث عدم مواجهه با تلاطم در معیشت و چرایی بروز مشکلات ناشی از ناهنجاریهای شیوه افزایش تورم که نقشی شکننده در فزونی هزینه ها داشت بررسی میکردند به خطا رفتگان و مسامحه کنندگان فرصت تمدید اشغال سمت داده نمی شد. چرا که بر اساس و مینای تفسیر آزموده را ازمودن خطاست آنان را از تمسک به تصرف دوباره هستند باز می داشتند
چندی پیش چند تن از هم صنفی های گرامی مان که در کلیه امور مبتلابه بازنشستگان نفت باشراف دارند در حال رایرنی با متولیان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی بودند که متاسفانه جناب کاشفی با اتخاذ تصمیمی واهی و غیر واقع باعث عدم تشکیل نشست و جلسه شد. بازنشسته بازنشسته است چه در قواره عضو کانون چه در هیئت غیر عضو هر دو از یک آبشخور ارتزاق می کنند. بنابراین تخصیص عنان مطالبه گری به اعضای کانونها بر پایه منطق و دلیلی محکمه پسند استوار نیست. از طرفی، غیر از مدیران انگشت شمار کانونها که الحق در جهت منافع بازنشستگان گام برداشته و در این راه تمام توان و همت خود را در جهت نیل به آرمان های قشر بازنشسته بکار بردند. بقیه مسئولان کانونهای سراسری فقط نظاره گر بوده و رسالت خود را در قبال مرامنامه صنفی
کانون که پیگیری مجدانه امور معوقه و حصول به خواستههای چند و چندین ساله بازنشستگان بود، انجام ندادند.
آیا در چنین شرایطی نباید از دانش و درایت همصنفی های مشرف به زیر و بم امور جاریه صندوق ها منتفع شد؟
رونوشت : جناب آقای مهندس اوجی وزیر محترم نفت
با تقدیم احترام داریوش زاده امیدى

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *