تشکل‌های بازنشستگان درگیر مشکلات اجرایی و حقوقی

تشکل‌های بازنشستگان درگیر مشکلات اجرایی و حقوقی

قصه شکل‌گیری تشکل‌ها و نهادهای مختلف برای پیگیریِ امور و حقوق یک صنف، قصه امروز و دیروز نیست. بازنشسته‌های کشوری هم از سال‌ها پیش در شهرهای مختلف، تشکل‌ها و کانون‌هایی تشکیل داده‌اند که حقوقشان را پیگیری می‌کرده‌ است اما به‌رغم حضور این کانون‌ها، اتفاق موثری رخ نمی‌داد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل صندوق بازنشستگی کشوری به نقل از ایسنا، فرامرز میرزاخانی مقدم، رئیس هیئت‌مدیره منتخب کانون بازنشستگان استان تهران در این باره می‌گوید: «این کانون‌ها نمی‌توانستند مسائل و موضوعاتشان را همگون کنند و یک حرف مشترک بزنند.»

وی ادامه می‌دهد: «وقتی درخواست‌های خود را به دستگاه‌های مختلف اعلام می‌کردند، تضادها معلوم می‌شد.»

سلام‌الله شهبازی، عضو هیئت‌مدیره کانون بازنشستگان استان تهران نیز دراین‌باره می‌گوید: «برای حدود پنج تا شش سال، شش کانون بیشتر نبود که همگی برای عقب‌ماندگی حقوق بازنشستگان فعالیت می‌کردند. البته وقتی می‌خواستیم به مجلس یا صندوق نامه بزنیم، رونوشتی به همدیگر می‌فرستادیم و از این طریق با هم در ارتباط بودیم. به این ترتیب، آن‌ها که در کانون‌های مختلفِ استان‌ها فعالیت داشتند، از حضور یکدیگر آگاه بودند اما نمی‌توانستند حرفشان را یکی کنند. تصور کنید که تعداد این کانون‌ها به مرور زیاد شده‌است».

فرزاد اشرف، عضو هیئت مدیره کانون بازنشستگی استان تهران، می‌گوید: «آمار دقیقی ندارم که بتوانم بگویم چه تعداد کانون وجود دارد. حتی نمی‌توان گفت الزاما در ازای هر سازمان، یک کانون وجود دارد. اما طبق برآوردهای خودمان حدود ۵۵۰ تا ۶۰۰ کانون در کشور داریم که حدود ۸۰ تا ۹۰ مورد از آن‌ها در تهران هستند.»

یک‌صدا کردنِ این کانون‌های متعدد، به یک مجمع یا نهاد سراسری نیاز دارد. از همین‌جا، نیاز به تشکیل یک تشکل واحد و سراسری که بتواند همه کانون‌ها را تحت پوشش خودش قرار دهد، احساس می‌شد و این قدمِ بعدیِ بازنشستگان کشوری بود.

یک گام به جلو
صدای بازنشسته‌ها قرار بود از طریق نهادهایی چون کانون بازنشستگان، به گوش مسئولان برسد تا نیازهایشان را برآورده کنند اما این صدا، هنوز مشترک نشده بود.

شهبازی از اتفاقات چند سال پیش می‌گوید که در جهت هم‌صدا کردنِ این کانون‌ها بوده: «زمان آقای اسلامیان، خدمت بزرگی اتفاق افتاد. ما کانونی‌ها، اغلب همدیگر را نمی‌شناختیم اما ایشان همه را دعوت کرد. دور هم جمع شدیم تا کار را پیش ببریم.» اما قصه چه بود؟

مقدم که خودش سال‌ها در این تشکل‌ها فعالیت داشته، می‌گوید: «ساماندهی تشکل‌ها در جلسه‌ای در سال ۹۴ از طرف ریاست‌جمهوری و معاونت‌ها شکل گرفت. آن زمان مشکل اصلی ما حقوق بازنشسته‌ها بود. صندوق منابع کافی در اختیار نداشت. در آن جلسه، تعدادی از بازنشسته‌ها هم از طرف تشکل‌های کوچک حضور داشتند. آن‌ها مشکل را مطرح کردند و مسائل در این جلسه حل شد. اینجا بود که به فکر یک تشکل قوی افتادیم که بتواند در شرایط بحرانی نقش‌آفرینی کند.»

تکلیف این تشکل قوی که مقدم از آن سخن می‌گوید از پایان سال ۹۴ مشخص می‌شود. مقدم اشاره می‌کند: «در تهران از اسفند ۹۴، بعد از چند جلسه، صندوق، کلِ کانون‌های بازنشستگیِ دستگاهیِ تهران را در هتلی در تهران جمع کرد و انتخابات صورت گرفت.»

طبق گفته مقدم، در این جلسه ۲۵ نفر به عنوان شورای کانون‌های بازنشستگی تهران در نظر گرفته می‌شوند و یک هیئت مدیره هم برای این بخش انتخاب می‌شود. هم‌زمان با تهران، در سایر استان‌ها هم برای هر استان، شورای کانون‌های استان‌های تشکیل می‌شود. مقدم می‌گوید: «به این ترتیب، ساماندهی صورت گرفت. با این حرکت، هم‌زمان در تهران و کل استان‌های کشور، شورای کانون‌های بازنشستگی شکل گرفت.»

کانون تهران در این بین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و یکی از دلایل مهم آن، جمعیت بازنشستگان در تهران است. به گفته رئیس هیات مدیره منتخب کانون بازنشستگان استان تهران از کلِ یک میلیون و ۳۰۰هزار نفر بازنشسته کشوری که در سال ۹۵ در کشور بودند، حدود یک‌چهارم در تهران بودند.

در حال حاضر هم یک‌چهارمِ این جمعیت در تهران است. وی توضیح می‌دهد که نخستین تشکیلات به چه صورت پیش رفت: «اولین تشکیلات با همت صندوق بازنشستگی بود. اسلامیان هم که آن زمان مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری بودند، حمایت مالی کردند تا در نهایت این تشکل شکل قانونی به خودش گرفت.» اما مشکلات قانونی به مرور پیدا شدند.

دست‌اندازی به نام قانون احزاب
اعضای کانون بازنشستگان وقتی می‌خواهند از راه‌اندازی کانون بگویند، همگی به یک قانون اشاره می‌کنند: «قانون احزاب». اما این قانون ماجراهایی دارد. شهبازی در پاسخ به این پرسش که کانون‌ها و تشکل‌های بازنشستگی با اتکا به چه قانونی راه‌اندازی می‌شوند، به ماده ۱۰ ارجاع می دهد؛ ماده ۱۰ احزاب این‌ها را مشخص کرده و مجوز آن را داده‌است؛ اما این قانون، اکنون به این شکل وجود ندارد.

اشرف درباره تغییرات قانون احزاب اینطور توضیح می‌دهد: «از سال ۹۵ تصمیم گرفتند قانون احزاب را اصلاح کنند. وقتی اصلاح را انجام دادند، تشکل‌ها از آن‌ها حذف شد، فقط برای احزاب بود. از همان موقع، دردسر کانون‌ها شروع شد.» در واقع این قانون که مربوط به سال ۱۳۶۰ بوده، علاوه بر احزاب، تشکل‌ها و نهادهای مدنی را هم پوشش می‌داده ‌است اما با اصلاحاتی که در سال ۹۵ در آن صورت می‌گیرد، تصمیم بر این می‌شود که این قانون فقط احزاب را دربرگیرد اما تکلیف کانون‌ها در این هنوز مشخص نشده‌است و این در حال حاضر جزو بزرگ‌ترین گلایه‌های اهالی کانون‌های بازنشستگی است.

چندین سال از تعیین تکلیف قانون احزاب می‌گذرد، اما تکلیف کانون‌ها هنوز مشخص نشده ‌است. اشرف می‌گوید:‌ «هر بار به صحن علنی مجلس برده می‌شود و بعد به شورای نگهبان می‌رود اما باز هم با یک ایراد بازمی‌گردد و هنوز هم ما از سرنوشت این قانون بی‌خبریم.»

مقدم هم در این باره می‌گوید: «قانون احزاب موردِ اختلاف مجلس و شورای نگهبان بوده و باید آن را به تشخیص مصلحت بدهند. تشخیص مصلحت هم اعلام کرده قانون ۱۳۶۰ منسوخ است. اختلاف‌ها در این زمینه آرام‌آرام شکل گرفته‌است.»

به این ترتیب، هنوز تکلیف قانونیِ این تشکل‌ها در هاله‌ای از ابهام است. اما تشکل‌ها همچنان به خواسته‌های خود پایبند هستند و آن‌ها را پیگیری می‌کنند.

درد معیشت
آنطور که اعضای کانون بازنشستگان می‌گویند، مهم‌ترین دلیلی که ابتدا این کانون‌ها و تشکل‌ها شکل می‌گیرند، حقوق معوقه بازنشستگان است. اما خواسته‌های بازنشستگان به همین مسئله محدود نشده‌است.

اشرف مطالبات و نیازهای بازنشستگان را اینطور توضیح می‌دهد: «ما در سه بخش، نیازهایمان را پیگیری می‌کنیم: معیشتی، درمان و رفاهی. تا الان، همسان‌سازی را پیش برده‌ایم و امسال بالاخره تکانی خورده‌است. از مهرماه هم قرار است فاصله بین شاغل و بازنشسته کم شود.» او اضافه می‌کند: «در بخش درمانی هم، با کمک‌های سازمان برنامه، سقف تعهدات بیمه را به دو برابر سال‌های قبل رسانده‌اند.»

شهبازی، از دیگر اعضای هیئت مدیره کانون بازنشستگان استان تهران، می‌گوید: «مهم‌ترین درخواستی که از اول داشتیم، بحث عقب‌ماندگی حقوق بود. علاوه بر آن، حقوق بسیار کمی داشتیم. همه‌ساله حقوق شاغلان افزایش پیدا می‌کرد اما حقوق بازنشستگان افزایش نمی‌یافت. خدماتی که به شاغلین می‌دادند هم به بازنشسته‌ها نمی‌دادند. مشکل بیمه تکمیلی هم از دیگر مسائلی بود که پیگیری کردیم.»

از نگاه مرتضایی‌فرد، مدیرکل امور فرهنگی و اجتماعی صندوق بازنشستگی کشوری، کانون‌ها به دلیل تجربه‌های زیادی که دارند، می‌توانند کمک موثری باشند: «اطلاعات خیلی خوبی دارند و تجربه‌هایشان در این حوزه می‌تواند کمک‌کننده باشد. با تشکیل سه کارگروه، با ما مشارکت مستمر دارند. یکی برای همسان‌سازی است. یکی برای خدمات فرهنگی-رفاهی و یکی هم برای بیمه.»

کانون‌های بازنشستگی، ابزاری قوی برای برطرف کردنِ نیازهای بازنشستگان کشوری هستند. این کانون‌ها تاکنون نقش موثری در بهبود مسائلی مثل همسان‌سازی حقوق داشته‌اند. آن‌ها صدای مشترک بازنشستگان هستند که باید از طریق مسئولان شنیده شود.

بازنشر

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *